کلمات اکسیر عجیبی هستند. حروف و ضرب و وزن آن ها. انگار که از عالمی ماوراء این دنیا می آیند. جایی دیدم که ابن عربی هم نظری چنین دارد و رساله ای نوشته است در خصوص مکنونات حروف. که از عالمی مافوق ادراکات بشر می جوشند. القصّه،‌ این روزها شده است از خواب که بر می خیزم ناخودآگاه بیت شعری بر زبان دارم. در ضمیر ناخودآگاه. مثلا دیروز بی هیچ مناسبتی ظاهرا، برای نماز صبح که برخواستم این بیت بسیار زیبای حافظ بر زبانم بود که "فغان که آن مهِ نامهربانِ مهرگسل/ به ترک صحبت یاران خود چه آسان گفت". از غزل های بی نظیر حافظ است. با این شروع درخشان که "شنیده ام سخنی خوش که پیر کنعان گفت/ فراق یار نه آن می کند که بتوان گفت/ حدیث هول قیامت که گفت واعظ شهر/ کنایتی است که از روزگار هجران گفت . "

.

.

 فراق یار نه آن می کند که بتوان گفت می دانی؟ 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ماشین ظرفشویی صنعتی Mark دانلود آهنگ جدید نمونه سوالات آزمون قضاوت شورای حل اختلاف 96 daftareshoma سایت اموزشی عجایب مشاوره حقوقی تلفنی،9099072835